پایـــدار تــــا پـــای دار
|
تازه بیدار شدم.. بوی بارونِ خوبی میاد. حس خوبی داره ولی یه چیز بدتر از اون سردرد لعنتيه
تا یک ماه و خورده ای ديگه اصفهانم و... دلم اصلا براش تنگ نمیشه! چه بهتر که داریم ميريم
چه بد که تمام خاطراتم توی خیابون هاش دفن میشه
امشب دوباره رد شدم از اونجا
انگار واقعا همون لحظه داشتم باهاش حرف میزدم
ای خدا...
هعيى.. دلمان پر است.. خیلی پر!
تا بعد...
+صد در صد تو ام الان بیداری.. کاش ادرسمو داشتی.. خدا میدونه چقد ميخوامت.. فقط به خاطر غرورم گریه نکردم.. امروز!
+میدونی جمعه چه روزيه؟!میشه یه سال... ولی حالا باید خیلی صبر کنم... خیلی خیلی زیاد!ولی من تا همیشه منتظرتم
+فکر کنم داری باهاش حرف میزنی... فرصت زیادی نمونده... شاید هم داری گریه میکنی واسش!
+لعنت....
از من چیزی نساز که نیستم
از این سوءتفاهم از این اشتباه
/هنوزم وقتی گوشش میدم دیوونه میشم..
"تو هم دس بکش از این عشق رو به زوال
دیگه هیچ چیزی مهم نیست بگیر بخواب"
با روحم بازی میشه.. یه شعر با روح من بازی میکنه!
بغض سنگینی رو ميذاره تو گلوم که از چشمام نمیاد بیرون.. توی دلم دفن میشه واسه خواستن لحظه هایی که دیگه نیست
بیاد هم همون نمیشه!.. امکان نداره..
همه چیز داره جلو چشمم میگذره... واقعا میگذره
پاک نمیشن.. بودنشون یه عذاب خاصيه که درکش واسه هیچکس قابل امکان نیست
توی مدتی که اینجا نبودم... عوض شدم.. عوضی شدم.. تغییر کردم! ولی به سمت... عوضی!
حالا فقط می شینم نگاه میکنم.. مث یه مار زخمی یکدفعه زهرمو می ریزم.. مث عقرب!
زهر من درد داره ولی مرگ نداره.. درد بی آبرویی داره!
+هنوزم پی نوشت داریم!
+نیازی به پست ثابت نداریم.. به دلایل زیر! :
1. هیچ چیز ثابتی توی زندگیم ندارم که حالا وبم پست ثابت داشته باشه!
2. واسه من هیچ قانونی وجود نداره جز غرورم!
3.قانون خر عثط!
اخ اخ اخ.. لوکس عزیز
بعد از چند وقت دوباره به آغوش گرمت بازگشتم؟
نمیدونم!
دلم برای لحظه هایی که باهات داشتم تنگ شده
اون با گوشی طومار تایپ کردنا و داغون شدنات.. گریه ها و خنده ها و التماس ها.. فحش ها و اخطار ها
یادش بخیر.. نزدیک به یک سال گذشت
آهنگ وبم "تو ازم بدت میاد" خواهد بود.. اپلود کردم ولی پخش نکرد!
ميره واسه شب..
+بعدا نوشت! : مثیکه پخش شده